من وآینده من

باسلام خدمت دوستان خوبم

شش ماه اول سال با تمام خوبی ها و بدی هایش گذشت

نمیخوام در مورد این شش ماه بگم

از اول مهر امسال انگار قرار هست اتفاقاتی بیفتد که هنوز تا به انجام نرسد نمیتوانم حرفی بزنم

مهر ماه با استرس هایی شروع شده که تحملش خیلی سخت میباشد

قلب من که تحملش کم هست هرروز باید ضربه ای را بپذیرد  که برای هرکس یارای تحمل نیست

در دما را نیست درمان الغیاث             هجرما را نیست پایان الغیاث

دین و دل بردند و قصد جان کنند         الغیاث از جور خوبان الغیاث

دربهای بوسه جانی طلب                    میکنند این دلستانان الغیاث

خون ما خوردند این کافر دلان             ای مسلمانان چه درمان اغیاث

همچو حافظ روز و شب بی خویشتن

گشتهام سوزان و گریان الغیاث

اتشی در دلم افتاده کهمرحمی را پیدا نمکینم تا خاموشش کند

عمر در گذر است ولی صبر من کم

التماس الدعا