ز آن خوشم که شدم نوکر سرای حسین
منم غلام کسی که بود گدای حسین
دو چشم داده خداوند تا که گریه کنم
یکی برای حسن آن یکی برای حسین
یقین که آتش دوزخ حرام گردیده
به جسم آنکه بود یار آشنای حسین
برای بخشش کوه گناه یک راه است
بریز قطره ی اشکی تو در عزای حسین
کبوتر دل عشاق هر شب جمعه
نشسته است روی گنبد طلای حسین
خدا کند که شبی زائر حرم گردیم
و جان دهیم همان شب به کربلای حسین
به گوش جان تو اگر بشنوی هنوز آید
ز زیر نیزه و تیغ و سنان صدای حسین
باسلام خدمت دوستانم
هرسال که محرم میاد انگار زخمی دوباره سر باز میزنه
از خاطرات تلخ زندگی من
درست یادم هست بچه بودم در ایام محرم تو هیئت های مختلف با آنکه خانوادم بیشتر فعالیتشون در هیئت فاطمی بود من و پدرم هیئت ابوالفضلی را میرفتیم
من در مراسم هیئت بودم صفا و سادگی مراسم مذهبی منرا شیفته خود کرده بود
بخصوص روز عاشورا و مراسم نخل گردانی در شهرستان طبس
تا اینکه آمدم شهر مشهد
در بعضی مراسم ها کارهایی دیدم که با خود گفتم رفتم به این مراسم شایسته نیست شاید مناز دین زده بشوم
مانند
برهنه شدن اقایون
شیشه شکستن و رد شدن عزاداران
قمه زنی و.............
دلم خیلی هوای مراسم طبس کرده چه کنم از ترس روبرو شدن با بعضی افراد دیگر ترک وطن کردم
دوستان از شما میخواهم برایم دعا کنید شاید عاشورایی بیاید و و راحت زندگیم را بکنم
.: Weblog Themes By Pichak :.